کنارِ من چسبیده به من در عظیم‌تر فاصله‌یی از من

کنارِ من چسبیده به من در عظیم‌تر فاصله‌یی از من
سینه‌اش
به آرامی

از حباب‌های هوا
پُر و خالی
می‌شود.
چشم‌هایش که دوست می‌دارم ــ
زیرِ پلکانِ فروکشیده
نهفته است.

   

«کجایی؟
چیستی؟
چه می‌خواهی؟»

 

سینه‌اش
به آرامی
از حباب‌های هوا
پُر و خالی می‌شود.



اشعار احمد شاملو,اشعار احمد شاملو هوای تازه,اشعار احمد شاملو آیدا در آینه,اشعار احمد شاملو Pdf,اشعار احمد شاملو ققنوس در باران,اشعار احمد شاملو دانلود,اشعار احمد شاملو کوتاه,اشعار احمد شاملو متن,شعر احمد شاملو آیدا در آینه